سلااااااااااااام
بروبچ دیدین نه جونه من دیدین مرجان برگشت دیدین حس ششم موشا خیلی قویه
مرجان اومد با یه وبلاگ تازه ملووووووووووس اینم آدرسشه http://www.myn.blogsky.com
برید تبریک بگید بدو زود باش هواستو جم کن بپا نخوری زمین پلهارو بپاااااااا عجب هولن ایناااااااا
سلام سلام چه خبراااااا بیا هی بگین آقا موشه نیست موشی آپ نمیکنه موشی تنبله موشی اینه موشی اونه موشی تخه
حلول ماه رمضان ماه عبادت و خودسازی مبارکتون باشه
به نظر من یکی از بهترین ماه های ساله که توش میتونم حدودا آرامش داشته باشم غصه هیچیو نخورم .. خوب حالا کی روزه میگیره کی نمیگیره زود باشین لو بدین فک کنم همه روزه بگیرن نه؟؟ میدونم بچه های خوبی هستین منم یه روز نه یه روز یه روز نمیگیرم یه روز میخورم (غشششش) شوخی کردم بابا من همیشه همشو میگیرم نه خدایش یعنی چه ماه روزه داریه بعد میای تو خیابون دختره یه آدامس به این گندگی کرده تو دهنش هی لک لک میجوه یا پسره نشسته داره قورت قورت آب بالا میکنه خفه شی خوب آخه بیچاره فک کردی حالا جلب توجه میکنی که روزه نیستی همه میگن واااااااااا چقد این باکلاسه روزه نگرفته نوچ هرکی رد میشه میگه خاک تو سرت حالا روزه نمیگیری به درک چرا آدامس میخوری خاک تو سره بی جنبه بی ادبه بی فرهنگت کنن
به نظر من آدما تو این ماه ۴ دسته میشن یه دسته روزه میگیرن دنبال جلب توجه اینا نیستن تو این وادیا نیستن دسته دوم روزه میگیرن هی آهو اوه میکنن انگار یه ۱۰ ساله چیزی نخوردن همه فهمیدن روزس دسته سوم روزه نمیگیرن ولی سه نمیکنن مث گروه اول رفتار میکنن گوه آخرم روزه نمیگیرن هی جلو همه یه چیزی بالا میکنن یا همون آدامس میخورن که عالم بفهمه این بابا که زرنگه روزه نگرفته
حالا هی بگین چرا گیر دادم به این آدامس بد بخت به جانه خودم طرف سال به دوازده ما آدامس نمیخورها همین که ماه رمضان میاد ۶ تا بسته آدامس تو کیفشه اگه یه ساعت آدامس نجوه میمیره پارسالو عرض میکنم نشسته بودیم تو تاکسی دختره همچین از اون لاولو کیفشو کشید بیرون حالا منو لح کرد بماند یه آینه برداشت یوخده از این نمیدونم چی چیا روژا مالید بعد گذاشت تو کیفش یه بسته آدامس باز کرد همشو گذاشت تو دهنش من گفتم تا جورابه از لجش در آورد از شیشه انداخت بیرون خوب که چی چیا میخوای ثابت کنی
به جانه خودم هیشکی از یه صبح تا شب شبم نه عصر از گشنگی نمیمیره حالا سالی یک ماهه همش چه خوبه لااقل تو این ماه یکم یاد خدا بیفتیم بار گناهامون یوخده کم بشه اصلا روزه اعتماد به نفسو زیاد میکنه واسه سلامتی جسمو روحم خوبه
خوب دیگه همه فهمیدن من چقد فضولم پس به کی چه اصلا.....
WAYNE W.DYER
By living your hife from a position of emotional weakness you are not onhy invahidate yourself as a person
you are not a developing chid who must be noticed or who must constantly prove himselfunless you are one of those adults who still covets the approval of virtually everyone you meet
A friend has no expectations except that you will be yourself and honesty is the cornestone of the whole sffair
I dont understand why you do those things . you are told that you have a responsibihity to make yourself understood and until you do youre bad
< نمیفهمم چرا این کارها را کردی ! > به این معناست که شما مسئولید تا خود را به من بفهمانید و تا وقتی که چنین کاری را انجام نداده اید ، شخص بدی هستید .
سلام سلاممممممم
خوبید خوشید کوکید ؟؟؟ چه خبرا هان؟؟ چیکار میکنید ؟؟ من نیستم خوب حال میکنید ؟؟ ای از دست این برو بچ نمیدونم مد شده هی زرت زرت عروس دوماد میشن بابا ولمون کنید چی از جونه ما میخواین تازه دعواشون بود کی این هفته بگیره کی اون هفته ولی خداییش کلی خوش گذروندیماااااااا
جاتون بسی خالی بید اینجا یوخده رسم های باحالی داره هرکی عروسی میشه تا یه هفته همه اونجا افتادن بگم براتون نگم کف کنین
عرضم به خدمتدون که آقا این هفشت روز قبل عروسی که هی کمکو ایناست هیچی آقا دو سه روز قبل عروسی جهیزیه دختر (قابل توجه اینجا تمامیه وسایل منزل از چوب کبریت گرفته تاااااااااا یخچالو مبلو تلویزیونو خلاصه کاااااااااامل همچی با عروسه اون میاره ..به این میگن جهیزیه..) آره جهیزیه دخترو میارن خونه دوماد بد بخت که با خونه دل ساخته (دومادم باید خونه داشته باشه .. گریههههه.. ) آقا میگفتیم این وسایلو آدمای دومادجون از تو خونه عروس همچین کوله کشی میکنن میبرن خونه دوماد (قابل توجه هیشکی از آدمای عروس کمک نمیده هااااااا ) بعد تا دم در خونه دوماد که آوردن آدمای عروس وظیفه چیدنه دکوراسیونه خونه را دارن در همین هین بزنو بکوبو رقصو مسخره بازیو ایناااااااا تا آخر شب که همچی چیده شد آدمای دوماد میان نیگا میکنن هی کیف میکنن میگذره میگذرههههه تا شب عروسی که هیچچی عروسیه دیگه آقا فردای عروسی باز یوخده باحال تره همچین کیفمولک(به قوله مرجان ..)کیفمولکتره واسه عروسو دوماااد حالا هرکی گفت واسه چی ؟؟ شما؟ خوب شما دوست عزیز ؟؟ نه نه نه !! بهش میگن بُندُر تختی یعنی بعد از ظهرش یه مراسم کوچولوی باحال به سرف شیرینیو شربت میگیرن بعدا همه آدمای عروسو دومادو دوستانو هر کی که اومده عروسی هدیه هاشونو میارن میندازن نه که پرت کنن یکی وامیسته اون وسط هی میگه فلانی چی چی فلانی چنقذه
نه خدایش حال کردین چقد ما باحالیم (غششششششششششششش) حالا نصفشو نگفتم حنا بندونم داریم (خنده)
چیه تعجب کردین چرا دهنت بازه بپا پشه توش نره (نیش)
خلاصه ببینین چی میکشیم ما تو این عروسیا حالا این تدارکاتو اینا خوب گردن مای بد بخته دیگه اونوخته که چارپنج روز غیب میشم دیگه .. تازه ۳تا عروسی دیگه هم داریم انقده فوش دادیم انداختیم واسه چند ماه دیگه
آآآآآآآآخ دارم میمیرم از خستگییییی دلم واستون تنگیده بید گفتم بیام ببینم من نیستم چه نقشه هایی واسم کشیدین
به جونه خودم این پستو باید دیشب مینوشتم دیدین چی شد آقا دیروز ساعت پنجونیم شیش بود نظرها رو پاسخ دادم اومدم پست بنویسم خیر سرم دیدم گوشی زنگ میخوره برداشتم دیدم زن پسر عمومه گفت پسر عموی گرام حالشون بده بیا ببریمش دکتر خدایش تا ساعت ۱۲ شب تو اورژانس بودیم تا مرخص شد اومدیم خونه صبح زود پاشدیم خیر سرمون پستو بنویسیم بزاریم مامان اعلام نمودن امروز باید بریم خونه آقا جون (بابا بزرگ) گفتیم خوب تا برو بچ آماده میشن منم پستو میزارم دیگه به قوله مرجانی کیف مولک یه تیکه نون پنیر برداشتیم پامونو گذاشتیم دمه اتاق زرتی برق رفت خاک تو سرش یوخده نه خیلی فوش دادیم به اداره برق اینجا هی فرت فرت برق میره نمیدونم چرا ؟!!!!!! حالا هم من لک لک اومدم خونه پست بنویسم برم باز شبم در خدمتمون هستند تازه پدر کلی خواب دیده واسم اونارو فردا واستون میگم
پ. ن: همه انگار تصمیم گرفتند از منه بد بخت کار بکشند اگه صد تا صدا بیاد بالا ۹۰ تاش منو صدا میزنه
پ. ن: دختر عموی گرام بعد کلی سرویس کردن دهن ما برا انتخاب رشت او اینا آخرش رشته زمین شناسی کاربردی قبول شده (خاک تو سرت) حالا گیر داده به منه بد بخت برو واسه من تحقیق کن ببینم این که گفتی یهنی چه ؟؟ (به من چه آخه) من که چیزی نیافتم هرکی میدونه چی چی هست اصلا به ما هم بگه بعد ترش دانشگاه پیام نور چهار محالو بختیاری قبول شده هر کی میدونه اینجا کجاس چطوره دانشگاهش بگه طفلی دو روزه همش داره اشک میریزه
پ. ن:شرمنده آقای وین دایر این دفعه وقت نیست راز هاتو افشا کنم
پ.ن: اگه بگم همین الان باید برم نمیتونم بیام تو وباتون فوش میدین