روح خبث جونو منو یکی دیگه

روح خبیث جون ـ اه اه اه تو خجالت نمیکشی معلوم هست کدوم گوری هستی

من ـ دهه به توچه گرفتار بودم

روح خبیث جون ـ یه یه یه !!

من ـ بی تربیت ادا منو در میاری ؟!

روح خبیث جون ـ خاک تو سرت چرا وبت این شکلی شده ؟؟!

من ـ دهه خوب چیز شده دیگه

روح خبیث جون ـ چی چی شده؟؟

من ـ چی ، چی چی شده ؟

روح خبیث جون ـ آخه گفتی چیز شده گفتم چی چی شده ؟

من ـ بعله! منم گفتم چی چی چی شده؟

روح خبیث جون ـ منظورم اینه که وبت چی شده ؟

من ـ آهان ! چیزه چیز یه اصطلاحه یعنی به گا رفته خوشم نیومد زدم خرابش کردم .

روح خبیث جون ـ مرد شورت رو ببرن !

من ـ چرا فوش میدی ؟؟

روح خبیث جون ـ آخه خیلی پر رویی و بی ادب که بی سرو صدا ول میکنی میری !!

من ـ گم شو ، همش تو کار اینو اون دخالت میکنی

روح خبیث جون ـ ببین میزارم میرم پشت سرمو ام نگا نمیکنم آ !

من ـ عجب خری هستی آ ،غلط کردم بابا گذشت !

روح خبیث جون ـ زهر مار تو آدم بشو نیستی !

من ـ مرده شورت رو ببرن !

روح خبیث جون ـ بی تربیت !

اصلا خودم این موشیو آدمش میکنم زود باش بگو غلط کردم دهه میگم خوب چرا میزنی بابا غلط کردم چیز خوردم ! جونه خودم همش کار پیش اومد نتونست بیام بگم امروز زود ساعت ۹/۱۰ بیدار شدم  البته یه بار بیدار شدم دباره خوابیدم بعد بیدار شدم دیدم یه کتاب بغلمه برش داشتم دیدم رمانه گفتم بزار ببینم چیه قشنگه اومدم یوخدشا بخونم دیدم انگار دلم ضعف میزنه دیدم ساعت 1 شده یه نیگا به صفحه کتاب انداختم دیدم نزدیک 370 تا شو خوندم انگاری بد نبود اسمش رکسانا بود خونندشم من بیدم نویسندشم مودب پوره خواستیم بزارین باقیشم بخونم میدم یکی یکی بخونیدش . خوب کجا بودیم آهان 5شنبه جاتو خالی با چندتا از دوستان البته به اسرار اونا میدونین که من عمرا نمیخواستم برم بیروم رفتیم جاتون خالی جهان گردی نه ببخشید رفتیم نصف جهان گردی اولش یوخده تو چها باغ تاب خوردیم یوخده چیز میز خریدیم بعدش یهو احساس کردم که دلم میخواد برم میدون امام که بچه ها هم قبول کردن خلاصه چیز ..شدن رفتیم میدون امام خوب حالا من میدونم میدون امام چیه شما ها که نمیدونین البته اولش بگم یهو فکر نکنین از این فلکه ملکها که اسم امامو اینا میزارن روشها نه یه میدونه دقیقا اندازه میدونه فوتبال مربع شکل بعد وسطش چمنه گلو اینا بعد همون وسطش سنگ فرش داره که هفشدهتا کالاکسه با اسب همش این توریستارو میچرخونه آخه نیست همش اونجا همیشه یه ده بیستا تورسی هست آخه نیست یه ایرانه با یه میدونه امام آخه نیست المپیاد فیزیکو شیمیو اینا اونجا برگذار میشه ، خوب میگفتم براتون دور تا دور این میدون ساختمون یا همون دکه یا بهتره بگم دالونه که خیلیم تاریخیه بعضی جاهاشو باید بلیت بخری بعد تو این دالونا از جونه ادمیزاد تا شیر مرغ پیدا میشه مثلا یه تیکش که خیلی معروفه دالون مسگرا یعنی توش ظرفای مسی درست میکنن نقره طلا اینا همش صدای چکش میاد اخه با دست درست میکنن کار دست نقاشه گفتم نقاشی اون روز ما نشسته بودیم بعد ایت دخترا یوخده هم پسرا یکی یه کاغذ دسشون گرفته بودن هی نقاشی میکشیدم هر کدومشون یه جا لم داده بود طراحی میکرد تعدادشونم زیاد بود قرار شد یه روز دیگه برم منو یکیشون بکشه (نیش) خوب بستونه زیادی ذوق کردین اینم بگم دلتون آب شه میدون اماممون (میدون امام خود خودمون ) تو نقشه ماهواره ای کاملن معلومه (عینک)

حالا چندتا عکس گرفتم میزارم ببینید خوب هواستون پرت بشه که من دیروزا کجا بودم (چشمک)

عکس ۱

عکس ۲

عکس ۳

عکس ۴

این بود محاسنات میدون اماممون

خونه جدیدم چطوره اینو خیلی وقته زحمتشو کشیدم

راستی نمیگم چرا یهو رفتم وبمو سفید کردم ولی اینو از ته دلم میگم شماهارو خیلی دوست دارم به این زودیا ولتون نمیکنم اینو که میفهمین خوب خدارو شکر