!!!!!!!!!!!!!

!!!!!!!!!!!!!

!!!!!!!!!!!!!

!!!!!!!!!!!!!

منو روح خبیث جون و هزارتا کار

"*-*

سلام سلام احوال دوست جونا چطوره کیف حالتون کوکه ؟؟ اه نمیدونین چقد سرم شلوغه به هیشکیم سر نزدم وب هیشکیم نخوندم چون وقت نکردم

گفتم یهو ناراحت نشیدا جونه روح خبیث جون دم عیدیه همه کارای خودمو خونه و مملکت ریخته سرم  همین یکیش دندان پزشکی هر چی به این روح خبیث جون گفتم بی تربیت مسواکتو مرتب بزن  حرف گوش نداد دیگه کارمون به دندان پزشکی افتاد  حالا خوبه خدائیش همش یه ترمیم سطحی بود وگرنه پدرمو در میاورد صبح ساعت ۷:۴۵ صب ۱۵ دقیقه هم قبل اینکه منشیا بیان من پشت در مورچه خفه میکردم -*- نفر اولی آمپول رو تو دهنم زد بعد قرار شد صدام کنن حالا ۵تا ۱۰ تا ۳۰ تا مورچه خفه کن چرا صدا نمیزنه ؟!!! خانوم منشی پس منچی  خانوم منشیه آقا هنو نوبتتون نشده صداتون میکنم !! اه اه اه -]-* باز یه هفشتا مورچه دیگه خفه کردم دیدم انگاری فکم داره مول مول میشه نگو بی حسیش داره میپره :cry: باز میگم خانوم منشی من حسم داره میاد !!! منشیه   میگم داره بی حسی دندونم تموم میشه :aggrieved: خلاصه کلی غر غر کردم تا رفتم تو دکتره مرهبون :بیا عزیزم بشین رو تخت خانوم منشی مرهبونتره دکتر پیش بند میبنده دستکش دست میکنن میفتن به جون دندونه بی سر من حالا من هی اینو نیگا میکنم مینم از رو میره :-w تا بی تربیت میگه پسرم درد میاد بگوآ باز من :-w تا بلاخره دباره آمپول رو فرو کرد تو فک من  حالا جالبش اینجا میشه داره دندون منو درست میکنه یه گنججشکه طفلی نمیدونم از کجا اومد تو هی ویراژ میداد این وسط  :**- حالا دکترو پرستار و کارکنان و کاردوستانو مردم عادیو مردم غیر ادیو همه دنبال این هیونکی منم با دهن باز با کلی آتوآشغال که تو دهنم گذاشته بود دلم میخواست مطب رو رو سرشون خراب کنم :furious:-[*-*-  خوب بگزریم که میخوایم به بازیایی که انقد خودمونا خفه کردیم براش انجام بدیم :zonked: خوب مرجانی دوتا بازی دیگه مونده بود بازی کنم اینم دوتاش رو هم  نه میخواین یکیشو الان بنویسم یکیشو بعد بزارین ببینم چی پیش میاد :دی خوب از اونجایی که وب هیشکیو نخوندم شاید کس دیگه ای هم دعوتم کرده نیدونم هرکی دعوت کرده زود خودشو معرفی کنه :) اولین بازی اینکه  ببینم هر کی در مورد من چطور عقیده ای داره :( حالا فک نکینین مث این بچه لوسا رفتم از همه پرسیدما اینایی که همیشه میگنو میگم -]-* خوب بابام میگه : خیلی حرف میزنم همش میگه یواش تر میگه  بعد میگه بدونه فکر کار میکنی بعد همیشه منو تحسین میکنه به خاطر راه حلام بعد میگه هیچ کاریو نمیتونی درست انجام بدی بعد همه کارای حیاتی رو به من میگه مامان میگه : از زیر کار درو ام زرنگم خیلی تنبلم بی ادبم  یه دنده ام خوش سلیغه ام نصف کمتر عمرم پشت کامیم خیلی دل دارم سر به هوام بعد دوستام میگن : کله شقم یه دنده ام چش سفید هم هستم خیلی خوش سلیقه ام زرنگم مهربونم تو کاراشون کمکشون میکنم با جذبم نترسم فضولم  زود قاطی میکنم آدم خیلی مطمئنیم :-" به جان روح خبیث جون همشو راست گفتم دیدین چه بچه خوبیم :tired: خوب به علت زیق(زیغ(ظیق)یا ضیغ) وقت من خلاصه گفتم حالا تو این گیری بیری ویری ویرویری من عقیده دورو بریام کجا بودهههههه   حالا  هرکی نوشت نظر همه رو بنویسه :heart:

خوب این بازیم همه رو دعوت میکنم

میلی جینگیلی ¤ نیلوفر ¤ ¤ سروناز ¤ ¤ لیلا ¤  ¤ نگین ¤  ¤ سارا ¤  ¤ بنفشه ¤
  ¤ اقلیما ¤ ¤ شهرزاد ¤  ¤ سلی ¤ ¤ یوسف ¤ ¤ نسی جووون ¤ ¤ بیتا ¤
مارگریت وحشی بهاری  .: گیلاس :.  مونا ندا غریبه

¤ قالب وبلاگم چطوره ؟؟؟؟؟ =P~ قشنگ شده نه ؟؟ البته هنوز خیلی کار داره امتحانی گذاشتم

¤ یهویی دلم خواست آپ کنم یهو حس نوشتن اومد :دی دیدم همش ۱۵ دقیقه ته کارتم دارم یعنی میگین میشه ;);)

¤ اون یکی بازی باشه واسه بعد حسش نی -*-.

سام علیکم احوال همگی چطوره ؟؟ بروبچ من شاید نتونم تا چند روز بعد عید بیام از همین الان عیدتون مبالک بووووووووووووووس سال خوبی همگیتون داشته باشین اگه شد دباره میام تا قبل عید کامنتاتونم پیشم میمونه تا بهدا جواب بدم الان باید زودی برم قربون همگی فداتوننننننن

 

سام علیکم یه نیمچه وقت گیر آوردم گفتم یه سر بیام لااقل کامنتارو جواب بدم :دی یهو دیدم قالب وبمو عکس بگرانددشو نزاشتم :-"بدونه بگراند خیلی افتضاحه:zonked: الان چطور شد ؟؟؟؟؟ -*-

بازززززززززززی

خوب کجا بودیم آهان آقا گفته بودم میخوام یه کارایی بکنم از این الافیو بیهودگی بیام بیرون  یادتونه نشسته بودم یکی بیاد بزنه پس کلم بگه خوب بلندشو چرا همش داری حرف میزنی یه ذره هم عمل کن خلاصه هر چی انتظار کشیدیم دیدیم خیر خبری نیست نه کسی تشویقمون میکنه نه روحیه میدن نه دعوا میکنن منم که میدونین خود کفااااااااا  واسه خودم آستین بالا زدم به خودم گفتم لوتی تا قیامتم بشینی هیچکی کاری به تو نداره بوتو نبوتت یه چیه  خلاصه ونم واستو بگه که هویجوری داشتم با دوستان قدو میزدم کف شهر یهو مغزم دارانگی پیغام داد همون موقه رفتم تو یه آموزشگاه اسممو نوشتم واسه ویژوآل بیسیک خلاصه بعد یه ساعت پیچوندن مونشیه اسممو نوشتم میگفت ۱۵ ساعت کلاسا رد شده گفتم خانوم این حرفا چیه من این ویژو رو بزرگش کردم واسه ما میگی منشیه :آقا مطمئنی میتونی خودتو برسونی . من : ببینید اگه یه موقه استاد وقت نمیکنه بیاد خودم بهشون درس میدم  منشی: خلاصه اسممو نوشتم گفتم از چهار شنبه تشریف میارم خدایش کلاسه بد نیست یوخده بچه درسخون بودن جیکشون در نمیومد ولی استاده انگار باحال بید خوشمان آمد خلاصه اومدی بسپاریمشون به خدا بیایم بیرون باز دباره منشیه : آقا اگه میدونین نمیرسین نیاین بعدشم اگه میخواین بیاین از امروز باید بیای . من: دید انگار تصمیمان جدیه قرار شد بهم جزوه بده بخونم گفت اگه نمیرسین از شنبه بیاین  آخه کلاسا روزای زوجججه

خلاصه مطلب سرمون داره عجیب شلوغ میشه آخه به اسرار دوستای شفیق از امشب میریم باشششگاااااه

خو بریم سر بازززززززززززی عده ای خیییییلی زیادی از بچها نگین   بیتا  مرجان منو به یه بازیه دعوت کردن خییییییلی جیگولین

خودتو معرفی کن: من غریبه ای دیروز. آشنای امروز و فراموش شده ای فردا.پس در آشنایی

امروز مینگرم.تا در فراموشی دنیا یادم کنی! آقا موشه ۱۹ اسفند ۲۲ سالم میشه همیشه سعی کردم رو پا خودم بایستم از پسرای لوس بدم میاد اخلاقم بد نیست زودی دلم میشکنه ازم هر کاری بر بیاد واسه دوستام انجام میدم کاری که دوست داشته باشم حتما انجام میدم دنبال سرفش نیستم اهل ریسکم (درست نوشتم آیا) اشتباهاتمو نمیتونم قبول کنم حتی اگه خودم بدونم اشتباه میگم  یه ذره بعضی وقتا خیلی بد اخلاق میشم اگه احساس کنم کسی باهام لج کنه روزگارش سیاهه اونوخ باید به غلط کردن بیوفته

فصل و ماه و روزی که دوست داری:  فرقی نداره ولی بهارو تابستون رو بیشتر دوست دارم هر فصلی قشنگی خودشو داره

رنگ تو:  آبییییییییییییییییییییته

غذای مورد علاقه:  همه کوفتی میخورم دوست دارم تنوع باشه مهم نیست چی باشع غذای خاصی هم نیست که خیلی دوست داشته باشم

موسیقی مورد علاقه : اصولا همچی درهم گوش میدم ولی به آهنگو شعر خیلی اهمیت میدم قبلنا آهنگای شادمهرو خیلی دوست داشتم ولی تازگی زیاد باهاش حال نمیکنم از خانندهای قدمیم ابی رو خیلی گوش میدم اونم فقط هفشتا آهنگای قشنگشو و گوگوش همین از سیاوشو اینا هم بدم میاد

خلاصه هر چرتو پرتی بیاد تو بازار من گوش میدم

بدترین ضد حالی که خوردی : بخوام بگم خیلی طولانی میشه وقتی مدرکای کامپیوترمو با نمره ۹۸ از صد قبول شدم رد کردن مدرکام بیاد بعد دو سال که من هر ماه تو فنی حرفه ای رفتم اومد اونم با نمره هفتاد

بزرگترین فولی؟ یا قولی؟ که تاحالا دادی : زیاد به کسی قول نمیدم اگه کاریو بتونم همون موقه انجام بدم میدم قول بزرگی به کسی ندادم الا خودم به خودم قول داده بودم لیسانس کامپیوتر بگیرم ولی دست تقدیر نزاشت یه کمم تنبلی بیشتر بد شانسی

ناشیانه ترین کاری که کردی :زیادن نمیدونم کدومو بگم ولی زیاد مهم نیستن کارای کوچولو موچولو

بهترین خاطره ی زندگیت :پارسال کلاً خیلی خاطره برام مونده

 

بدترین خاطره ی زندگی : ده یازده سالگیم و امسال بد ترین خاطرات زندگیم توش بوده

شخصی هست که بخوای ملاقاتش کنی : شاید قبلا کسی بود ولی الان دیگه نمیخوام ببینمش

 

برای کی دعا میکنی : برای همه دوستام و خانوادم و یکی دیگه 

 

به کی نفرین میکنی: اهل نفرین نیستم ولی کسایی که باهام دشمنی کردنو میکنن رفیقای نامردی که تو ظاهر دوستن پشت سر بهت ضربه میزن رو نمیبخشم

اصولا دعا میکنم که طرف عقلش بیاد سر جاش

وضعیتت در ۱۰ سال آینده: چیدونم  فنا میشم شایدم روزگار دست در دست هم دادن همچی اونطور شد که بود

حرف دلت: دل هیچکسیو نشکنین چون واقعا مث من ویرون میشه فقط روزیو میخوام که برگرده دلش گیر من بشه بفهمه که اشتباه کرده اونوقته که دلم آروم میگیره و اینو بفهمه که دل شکسته رو نمیشه بند زد

دهه باز دباره من خنگ بازی در آوردم هیشکیو با بازی دعوت نکردم خوب من از همینجا مستقیما دوستایی که تا حالا بازیو انجام ندادن دعوت میکنم با بازی یوسف فاطمه اگه بیاد اینطرفا   نسی جون میلی  خواهر کوچولو  اقلیما   لیلا  شهرزاد و دوتا دوست جدید که هنوز بهشون سر نزدم (معذرت) مهسا و الهام و بهار

 نمیدونم کسیو جا گذاشتم یا نه اگه کسه دیگه ای مونده یا میخواد بنویسه بهم بگه که اسمشو بزارم هر کیم نوشت بهم بگه

اینم لینک آهنگ وبلاک

بازییییییی بازم

 

سلام سلاااااااااااااام

خوبید ؟؟ خوش میگذره ؟؟؟؟؟ خوب خدارو شکر

میدونی ..... جونه خودم همش میخوام آپ کنم اولش وقت نمیشه بشینم بنویسم بعدش نیست این روزا سوژه زیاده نمیدونم کدومشو بگو بعد ترش نمیدونم چرا حسش نیست

ولی خوب نیست صدای ویزویزه کامیم رفته بالا گفتم تا دباره فن سیپیو نسوخته یه آپ زده باشیم

دوتا از دوستای خوبمون توت کوچولو  شاذه عزیز  هوس آپ کردن انداختن تو دلمون با این بازیه باحالی که دعوتم کردن منم که میدونین جونه خودم بازی خیلی دوست دارم جالب اینجاست که دیگه نیست نخودی نیستم فک کنم بهم بچسبه آخه نیست نقش اولم نیست دارم معروف میشم نیست معروف شدم میرو رو آبم راه میرم معرووفتر مشیم

خوب خلاصه بازی اینکه اگه قرار باشه یه فیلم از سر گذشت یا زندگی شما تا این سنی که هستید درست کنن .....

۱ . چهار اتفاق مهم زندگیم که حتما بهش اشاره بشه چیه ؟؟

جونه خودم همه اتفاقات زندگیم تو یه مایس همشون مهمه یکی دوست شدنم با ورزشو رفتن با باشگاه که ماله چند ساله پیشه که جو خیلی عالیی برام باقی گذاشت بعدش پیدا کردن یکی از دوست جونای گلم که الان خدمت سربازیه بعد ترش پیدایش خاله سوسکه جون و در آخر اومدن بنده به جمع همچین دوستای گل و زدن وبلاگ دیدین چیزه مهمی ندارم همش اتفاقای کوچولموچولو مث عروسیو پیکو گردشو موندن همش تو خون او ۲۴ ساعته پای کامی نشستنو همین ..

۲ . چهار اتفاق که بهش اشاره نشه بهتره چیه ؟؟؟

قرار گرفتن یه دوست بیمعرفت نامرده دورو از اول بدر تولد کنار بنده که چه سختیهایی پای این دوست جون کشیدیم که الان دیگه واسم عادی شده .. دوم پا گذاشتن بنده یه فنی و حرفای که ای کاش پاهام جفت قلم میشد پامو تو این خرابشده نمیزاشتم که آبرو واسم نزاشته نمیدونم چرا اینطوریه آدم با نمره ۹۸ از ۱۰۰ قبول بشه بعد کثافتا ۲ سال طول بدن تا دوتا میدکتا بهت بدن اونم با نمره ۷۰ به جونه خودم همه فکر میکردن من شدم کارمند فنی حرفای کفشام ساب خورد بس که رفتمو اومدم اونم واسه ۲ تا مدرک کوفتی درجه یا و دو کامپیوتر خراب بشه الاهی و چهارمیش سه نکنین بیشتر از سه تا یادم نیومد قهر کردن خاله سوسکه که اولش عادی بود بعد دیگه اساسی شد نمیدونم الان منو مقصر میدونه یا نه  خودمم نفهمیدم چی شد شایدم دیگه ازم خسته شده چیدونم خلاصه فعلا تو کما به سر میبریم  اوضاع قاراشمیشه

۳ . خلاصه ای از اخلاقم و شخصیتم ؟؟؟؟

والا فک کنم خوش اخلاق باشم همه که اینو میگن دوست ندارم کسی ازم دلخور بشه همیشه سعی میکنم کسیو ناراحت نکنم ولی اگه از کسی خوشم نیاد اساسی حالشو میگیرم از روم نمیرم به کسی بند کنم باید به غلط کردن بیوفته اعتماد به نفس بالایی دارم  خییییییلیییی احساسیم زودی دلم میشکنه دوست دارم یکی منتمو بکشه دوست دارم همه کاریو تجربه کنم اهل ریکس کردنم عجیب قبلا اصلا مغرور نبودم ولی جدیدن زیاد به کسی محل نمیدم با جذبم اگه کاریو به کسی گفتم اصولا نه نمیاره همه رو دوست دارم همه هم منو دوست دارن همیشه دوست دارم مورد توجه همه باشم که موفق میشم یه جورایی همه روم حساب میکنن باهام مشورت میکنن منم دیمی یه چیزی میگم آخرشم درست از آب در میاد حرف زیادی میزنم یکم بی ادبم خیلی حاضر جوابم اگه کسی چیزی بگه که بدم بیاد متلک بارونش میکنم از گوشه کنایه بدم میاد ولی خودم میزنم زیاد به کسی رو نمیدم احل شوخیم زیاااااد از آدمای پر رو بدم میاد خیلی فضولم از فضولا هم خوشم میاد فک نکنم حرفی نقلی چیزی پیش بیاد که پای من وسط نباشه انگار سرنوشتم به همه جا گره خورده  جدیدا حواس پرت شدم بابام بیشتر وقتا بهم میگه تو خلی عقلت پاره سنگ بر میداره همه کاری بلدم یعنی اگه یه کاری پیش بیاد بلت نباشم میخوام خودکشی کنم آخرش میرم یاد میگیرم دوست ندارم زیر بار کسی برم هر چیزی یا کاری داشته باشم اگه با سختیم انجامش بدم به کسی نمیسپارم دوست دارم بهم هدیه بدن ولی خودم بلد نیستم به کسی هدیه بدم  خاله هامو دوست دارم تو جمع بیشتر یا تو آشپز خونه پشیه خانوما گز میکنم یا همون حوالی چون فقط حرفاشون برام جذابه همش پشت سر یکی حرف میزنن یا فلانی چیکار کرد این یکی نمیدونم چی چی اصلا بچه ننم البته در صورتی که هم قدی نیاشه بشینیم گفتمان بزنیم آخه نیست یکی دوتا پسر همسن من بیشتر نیست یا همه کوچون خیلی یا بزرگترن خیلی اصلا خوشم نمیاد بشینم پیشه پدرا حرفاشونا گوش بدم یا تو سیاستن یا بحث کارو اینا تعصبی نیستم ولی غیرتیم از آدمای چشم هیز و چشم پلشت خییلی متنفرم

اوف اینم پارهای از شخصیت بنده اینا نگفتم در اوج دلرحمی زیاد خیلی خبیثم

 

۴ . با در نظر گرفتن چهره واقعیم کدوم هنر پیشه رو برای بازی نقش انتخاب میکنم  ؟؟؟؟؟

نمیدونم ولی آقای یوسف تیموری رو خیلی دوست دارم از نقشاش حرکاتش یکی دیگه هم هست چند وقته پیش تو برنامه صندلی داغ بود چند تا سریالم قبلنا بازی کرده ولی بیشتر تو سینماست ولی هرچی سرمو میزنم به دیوار یادم نمیاد اسمش چی بود یادم اومد میگم حتما

ب .ن: یادم اومد اسمش هست آقای حامد بهداد

نفسم بند اومد بسه دیگه خوب مد شده واسه بازی کل لینکارو دعوت میکنن منم که همگی دوستای گلم هستن خوشحال میشم دعوتمو قبول کنید دوستایی هم گه وبلاگ ندارن و بهم سر میزنن بنوسین حتما بهم ایمیل بزنن من همینجا یه پست از طرفشون میزارم

شاد باشین به امید حق